یک روز به یاد ماندنی
اوایل مهرماه بود که دوست عزیز وبلاگی فریده جون و پرهام گلی به مازندران اومده بودن و خیلی دوست داشتیم هم دیگه رو ببینیم ما چند روز قبل خارج از نور بودیم ولی تونستیم در یه موعد مقرر قرار بزاریم و هم دیگه رو ببینیم..خیلی لحظه خوبی بود دیدن فریده عزیزم و پرهام جون البته دوستی من و فریده جون خیلی بیشتر از وبلاگ بود وای تا حالا همدیگه رو ندیده بودیم..پرهام و لیانا حسابی با هم دوست شده بودن و کافه ایران کتان رو سرشون گزاشتن, فریده جون هم سریع به همسرشون تماس گرفتن که دیگه بچه ها از کنترل خارج شدن و همسرشون زحمت کشیدن و دنبال ما اومدن. بعد از کافه لب ساحل رفتیم و تا غروب اونجا بودیم و لیانا و پرهام هم حسابی شن بازی کردن من و فریده جون هم ...
نویسنده :
مامانی
0:12